ابزار متحرك زیباسازی وبلاگ


لوگوی سه گوش

 شاعرانه







نويسندگان



آثار تاريخي مریم



دوستان مریم



من و دوستانم همه با هم



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





جنگ زندگی

   جنگ زندگی

توی جنگ سرد سنگ و آینه

دل ایِنه اس که فوری میشکنه

زندگی کم نداره شیشه و سنگ

منم شیشه زندگی سنگ منه

زندگی داری تو با من سر جنگ

می کنی حمله به من تو بی درنگ

منی که مهمون تنهای تو ام

نیستم لایق یک عشق قشنگ؟

توی جنگ من و عشق و زندگی

توی این هیاهوی همیشگی

زندگی میکشه من رو هر طرف

خیلی مغرور و بدون خستگی

زندگی منو رها کن تا دوباره بپرم

میدونم تو این نبرد از تو خیلی ضعیف ترم

برگه امو بگیر خدا خسته شدم از امتحان

خسته از این همه سنگ که میزنی تو به سرم

 

شاعر : مریم پژومان


[+] نوشته شده توسط maryam pejoman در 7:57 بعد از ظهر | |







اولین روز دبستان بازگرد

اولین روز دبستان بازگرد

کودکی ها، شاد و خندان، باز گرد

 

باز گرد ای خاطرات کودکی

بر سوار اسب های چوبکی

 

خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن مانا ترند


درس‌های سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود


درس پند آموز روباه وکلاغ
روبه مکارو دزد دشت وباغ

روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است

کاکلی گنجشککی با هوش بود
فیل نادانی برایش موش بود

با وجود سوز وسرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن میدرید

تا درون نیمکت جا میشدیم
ما پرازتصمیم کبری میشدیم

پاک کن هایی زپاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم

کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت

گرمی دستان ما از آه بود
برگ دفترها به رنگ کاه بود

مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی با پا روی برگ

همکلاسی‌های من یادم کنید
بازهم در کوچه فریادم کنید

همکلاسی‌های درد و رنج و کار
بچه‌های جامه‌های وصله‌دار

بچه‌های دکه خوراک سرد
کودکان کوچه اما مرد مرد

کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود

کاش می‌شد باز کوچک می‌شدیم
لا اقل یک روز کودک می‌شدیم

یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچ‌ها که بودش روی دوش

ای معلم یاد و هم نامت بخیر
یاد درس آب و بابایت بخیر

ای دبستانی‌ترین احساس من
بازگرد این مشق‌ها را خط بـزن ...

 

شاعر : محمد علی حریری جهرمی

 


[+] نوشته شده توسط maryam pejoman در 7:51 بعد از ظهر | |







اشک مهتاب

اشک مهتاب

 

باز چکید بر دامن شب،

اشک مهتاب غرق احساس

شانه کردند موی شب را،

ساقه های پیچک و یـاس

هدیه شد عطر خوش یاس،

بر تن و لبهای مهتـــاب

باز نشست بر جعد مویش،

تاجی با تزئین المــــاس

عطر یاس و اشک مهتاب

تاجی از الماس رخشـان

باز یک بزم شبانه

با شکو ه وشور و وسـواس

بزم ماه بود و ستاره،

ناله ی ابر بهــاره

مرغ شب میخواند ذکرِ

من شر وسواس خنـاس

 

 

شاعر : مریم پژومان


[+] نوشته شده توسط maryam pejoman در 5:38 بعد از ظهر | |



تصاوير زيباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس