جنگ زندگی
توی جنگ سرد سنگ و آینه
دل ایِنه اس که فوری میشکنه
زندگی کم نداره شیشه و سنگ
منم شیشه زندگی سنگ منه
زندگی داری تو با من سر جنگ
می کنی حمله به من تو بی درنگ
منی که مهمون تنهای تو ام
نیستم لایق یک عشق قشنگ؟
توی جنگ من و عشق و زندگی
توی این هیاهوی همیشگی
زندگی میکشه من رو هر طرف
خیلی مغرور و بدون خستگی
زندگی منو رها کن تا دوباره بپرم
میدونم تو این نبرد از تو خیلی ضعیف ترم
برگه امو بگیر خدا خسته شدم از امتحان
خسته از این همه سنگ که میزنی تو به سرم
شاعر : مریم پژومان
|